۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سهشنبه
«چارشنبه سوری» به هفت دلیل
زمزمه برگزاری مراسم چهارشنبه سوری امسال با محتوای ضد دیکتاتوری دارد آرام آرام به یک هلهله شادی بدل میشود. و میدانیم که هیچ چیز بیش از شادی و شادمانی، روضه خوانان مرگ پرست را مشوش نمیکند!
به هفت دلیل روشن، باید تمامی شبگریزان ایرانی، دست در دست، چهارشنبه سوری امسال را به عنوان شبی به روشنی روز در تاریخ مبارزات دموکراسی طلبی وطنمان ثبت کنند:
یک: چهارشنبه سوری، جشن باستانی و ملی ما ایرانیان است که نشان از قدمت تاریخی سه هزار سالهی ملتی بزرگ دارد که چون آتشی فروزان از گردبادهای سهمناک تاریخ برگذشته، و گرمابخشتر از همیشه همچنان میدرخشد. همین ویژگی یگانه، یعنی باستانی و ملی بودن، به تنهائی کافی است تا فرصت طلائی چهارشنبه سوری را برای نشان دادن برتری نور بر تاریکی از دست ندهیم.
دو: شبِ چهارشنبه سوری شبِ شادمانی و سرور و پایکوبی است و همین خصیصه، این شب را از شبهای زاری و گریه و مویه متمایز میکند؛ شبهائی که دین فروشان حاکم برای پنهان داشتن نامردمیهایشان از دینباوران واقعی، با تمام توان به آن توسل میجویند و از احساسات مذهبیشان سوءاستفاده میکنند.
سه: تا آنجا که من اطلاع دارم جشنی به این طولانی و به این تنوع در هیچ فرهنگ بشری وجود ندارد. منظورم جشن نوروز ما ایرانیان است که از شب آخرین چهارشنبه سال آغاز میشود و تا مراسم سیزده به در، که دستکم دو هفته پس از آن است ادامه مییابد. مردم ما میتوانند مراسم چهارشنبه سوری امسال را به عنوان سرآغاز نمایشی شاد و دل انگیز تلقی کنند که تا سیزده به در سال تازه ادامه خواهد یافت.
چهار: یکی از مهمترین ویژگیهای چهارشنبه سوری، سراسری و کشوری بودن آن است. هیچ ده و قصبه و شهری نیست که محلههایش در چهارشبنه سوری مملو از پیران و جوانانی که شادمانانه از روی آتش میپرند نباشد. مرزهای جغرافیائی پایتخت و استان و شهرستان و روستا برچیده میشود و ایران یکپارچه فریاد شادمانهی آزادی می شود
پنج: چهارشنبه سوری به عنوان سرآغاز نوروز، همواره جشنی فرامذهبی بوده و خواهد بود. بجز مشتی قشریون دین فروش که بویژه در طول امسال دستشان برای مذهبیها هم رو شده و حنایشان پیش آنها هم دیگر رنگی ندارد، همهی مردم ایران با هر نگرش و اعتقادی در آن شرکت می کنند. مرزهای دروغین و غیر انسانی، که توسط دین فروشان معمم و مکلا میان خداباوران و بیخدایان، میان مسلمانان و یهودیان و بهائیان و مسیحیان و زرتشتیان و... کشیده شده برچیده میشود و ملت ایران در تمامیتِ با شکوهش جلوهگر میشود.
شش: فراقومی بودن چهارشنبه سوری نیز ویژگی برجسته دیگر آن است. این جشن شادمانه، کُرد و لُر و فارس و بلوچ نمیشناسد. ترکمن همانگونه از آتشی که در پشت اُبهاش در دشت ترکمن صحرا برافروخته میپرد که هموطن عربتبار اهوازی در مقابل کلبهاش در نخلستان جنوب. دختر و پسر تهرانی با همان زبان با آتش حرف میزنند که زن و مرد گیلک: "زردی من از تو، سرخی تو از من!"
هفت: و بالاخره، و شاید از همه مهمتر، همین هفتمین ویژگی است که تنها به شرائط چهارشنبه سوری امسال ارتباط دارد. دنیا میداند که مرگ پرستان حاکم بر ایران از هرچه بوی ایرانی بودن بدهد بیزارند چرا که میدانند مرگشان در اتحاد همه ایرانیان با هم است. ندادن یک اجازه ساده برای گردهمائی مخالفان، و جلوگیری به هر حیلت از بیرون آمدن مردم، از همین وحشت ریشه میگیرد. «چارشنبه سوری» اما پادزهر هر حیلت را در گوهر خود دارد؛ گوهری که تلاش کردم رگههائی از درخشش آن را در شش بند بالا بیاورم. مرگسالاران در برخورد با این گردهمائی پراکنده در ابعاد میهن، به کلی عاجز خواهند بود. تمام ایران را با صدها هزار کوی و برزن که تجلیگاه مخالفان در شب چهارشنبه سوری خواهد بود را نمیتوان اشغال نظامی کرد! طرفداران مرگ باوران حاکم، تنها ایرانیانی هستند که از هر جشنی بیزارند چه رسد به چهارشنبه سوری، نماد شادمانی. پس نمیتوان آنان را از طریق سیمای زشت رهبری، و منبر زشتتر رمالان جمعه به این جشن فراخواند و با اتوبوس و قطار از اینجا و آنجا به جای معینی کشاند! و از همه شیرینتر فضای شادمانهی حاکم بر شب چهارشنبه سوری است که نه فضای غم و آه و سینه و رنجیر زدن، که هوای پایکوبی و ترنم و لبخند است به فردای روشن آزادی که طلیعهاش از هم اکنون پیداست.
رضا علامهزاده
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر