نامه ای که به خامنه ای ندادند
سیاست در فکر تبلور میابد و دین در قلب
آقای خامنه ای
قبل از اینکه انتخابات برگزار شود, خواستم بعنوان یک ایرانی, از افکاری که اینروزها مرا مشغول کرده و بنظر من انجام آنها باعث سعادت ایران و مسلمانان خواهد شد را در این نامه برای شما بنویسم.
همانطور که هر کدام از افراد یک خانواده نظرهای مختلفی در مورد مسئله ای که برای آنها پیش میآید دارند, تک تک مردم در هرکشوری هم به نسبتی بزرگتر با افکار گوناگون بسر میبرند.
همانطور که شاهد هستیم, آزادی در افکار سیاسی باعث پیشرفت کشورهای متمدن امروزی شده است.
سیاست در فکر تبلور میابد و دین در قلب.
امروزه ثابت شده که انسان از میلیونها سال پیش در کره زمین زندگی کرده و با مرور زمان قکر و زبان و احساسات قلبی او کامل شده است.باور به وجودی که باعث خلق طبیعت و وجود شده مربوط به میلیونها سال پیش نمیتواند باشد.انسان چند میلیون سال پیش زبان و افکار کامل برای ابراز احساسات قلبی خود با خالق را نداشته است.
تا آنجایی که انسان امروزی با بدست آوردن شواهد و مدارک از این جریانات اطلاعات پیدا کرده, این ابراز مربوط به چندین هزار سال پیش به اینطرف است که در قرآن هم به آن اشاره شده است.
دین یهود و مسیحیت و اسلام که ما بوسیله قرآن بیشتر با آن آشنا شده ایم, قدمت بیشتر از سه هزار سال ندارند و شروع اسلام کمتر از 1500 سال قدمت دارد.
مقایسه وجود انسان چند میلیون ساله با دین اسلام کمتر از 1500ساله مقایسه وصف ناپذیری میباشد که همه حتما به آن قکر کرده اند.
اگر خدا انسان را خلق کرده برای چیست؟طبق قرآن, خداوند انسان را مانند فرشتگان نیافرید که قدرت فکر کردن ندارند و خرد در آنها نیست.طبق قرآن, فرشتگان کارشان پرستش خداست و انسان را همراه با فکر آفرید که آزاد در بیان عقایدش باشد.
موسی و عیسی و غیره, پیغمبرانی بوده اند که تبلیقات دبنی کرده اند ولی همه آنها دینی جز اسلام داشته اند.ولی این باعث فروپاشی همبستگی دینداران و معتقدان وجود خدا نباید باشد.طبق قرآن, همه آنها مخلوق خدا و همگی پرستش همان خالقی را کرده اند که حضرت محمد کرده است.همانطور که در قرآن میبینیم حضرت محمد خود را تابع ابراهیم که پیغمبر یهودیان و مسیحیان هم هست معرفی کرده است.
افکار سیاسی باعث بوجود آمدن حزبهای مختلف در اجتماع میشوند و این بخاطر عقاید مختلف فکری در انسان است.دین هم همینطور.
آقای خامنه ای, آیا زمان آن نریسده که در این مقطع زمانی پایه گذار نهضتی جدید در ایران باشید و نام خود را در تاریخ ایران و جهان بعنوان ناجی آزادی کامل در ابعاد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و دینی جاودان کنید؟آیا زمان آن نریسده در فرصتی که برای شما پیش آمده, پایه گذار نهضتی در ایران باشید که در آن مردم برای داشتن هر نوع احساس قلبی نسبت به خدایی که شما و مردم می پرستند آزاد باشند؟آیا زمان آن نریسده نهضتی را در ایران پایه گذار باشید که در آن مردم اجباری در انتخاب روش برای ابراز احساسات قلبی خود نداشته باشند؟آقای خامنه ای, در این مقطع زمانی پایه گذار نهضتی باشید که همه مطمئن باشند اگر ذات خدا کریم و رحیم است همیشه و همه جا و نسبت به هر کس و بدون داشتن اعتقاد بخصوصی جاریست؟
آیا اگر مردم برای پرستش خدا در انتخاب هر دینی آزاد باشند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
مگر در قرآن نیامده که " شما نمیخواهید چیزی جز آنچه خدا بخواهد "؟ دهر 20
بگذارید روحانیون در قلب مردم باشند.مطمئن باشید که با بودن روحانیون در سیاست و اقتصاد, ارزش آنها در بین مردم پائین آورده خواهد شد.درآن شرایط, اگر مردم در مسائل سیاسی و اقتصادی, فشارهایی که به این طریق به آنها وارد میشود را تحمل نکنند, مسلما به روحانیون نفرین خواهند فرستاد و روحانیون از چشم مردم خواهند افتاد.اگر یک روحانی که درکار سیاست و یا اقتصاد دست داشته باشد تصمیم اشتباهی بگیرد, مردم ناراضی از سیاست و اقتصاد به روحانی فحش خواهند داد و این ارزش روحانیت را در قلب مردم از بین خواهد برد.
واتیکان را ببینید!اگر ضربه ای به مسیحیان در سراسر جهان از دست سیاسیون و اقتصاددانان برسد آنرا به گردن روحانیون مسیحیت نمی اندازند.و این باعث افزایش روز به روز این جامعه که در راس آن پاپ است میباشد.
(پاپ (در زبان لاتینی papa) لقب رهبر کاتولیکهای جهان است. وی والاترین و مقدس ترین مقام مذهبی در کلیسای کاتولیک روم است که بالاترین مقام مذهبی در کلیسای کاتولیک محسوب میشود.واژهٔ پاپ، معنای پدر در زبان لاتینی را میدهد. پایتخت پاپ کشور کوچک و سمبولیک واتیکان است. پاپ کنونی بندیکت شانزدهم خوانده میشود که پس از درگذشت ژان پل دوم به این مقام رسیدهاست. از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد)
در ایران, روش انجام امور سیاست بدست روحانیون را 30 سالی است که شاهد هستیم.شاهد هستیم که احترام به روحانیت در این 30 سال کمتر از پیش و ناراضیان سیاسی و اقتصادی, روحانیون را که مستقیما در این امور دخالت میکنند مقصر میدانند و در این رابطه نارضایتی خودرامستقیما یا غیر مستقیم به جامعه روحانیت ربط می دهند.
گسترش پرستش خدا در بین مردم و در قلب مردم تنها در تبلیغات خالص و خالص و خالص مذهبی میباشد.
اشتباهات در سیاست و یا اقتصاد که اجتناب ناپذیر هستند باعث تنفر مردم از جامعه روحانیت خواهد شد.جامعه ای که در حال حاضر شما در راس آن قرار گرفته اید و احتمالاچند سالی دیگر هم خواهید بود.
با حرکتی صد در صد روحانی که در آن سیاست و یا اقتصاد دخلی نداشته باشد معتقدان به خداوند را به خود نزدیکتر کرده و نهضتی را پایه گذار باشید که مردم در مساجد نام شما را ببرند.
نارضایتی از سیاست و یا اقتصاد را مربوط به همان دو بخش بدانند و آنرا به روحانیت ربط ندهند.راه حل عاقلانه در این رابطه:1
- بیرون کشیدن کامل روحانیت از بخش سیاست در انتخابات بعدی ایران
2- آزادی کامل احزاب سیاسی
3- واگذاری بخش اقتصاد کشور به اقتصاددانان متخصص و با تجربه در این رشته
4- تشکیل مجمعی روحانی و سازمان یافته در شهر مذهبی قم5
- طرح ساختن یک مجتمع برای اسکان روحانیون و اعلام استقرار مرکزیت روحانیت در این مجمع.
مردمان هر کشوری میتوانند دینی را برای خود داشته باشند ولی دین نباید کشور را انتخاب کند.مگر هدف دین جهانی شدن آن و رخنه در قلب مردم نیست؟اجبار در دین اثر منفی خواهد داشت و بس.
همانطور که شاهد هستیم جمعیتهای میلیونی در سراسر جهان در انتظار دیدن پاپ واتیکان هستند و هنگامی که او به کشوری سفر میکند با استقبال مردمی بسیار و بخصوص سیاستمداران و اقتصاددانان ارشد آن کشور مواجه میشود.روحانیان واتیکان و در راس آنها پاپ بدون اداره کشوری و دخالت در سیاست و یا اقتصاد آن در قلب میلیاردها انسان جای گرفته اند.همه روزه ثروت سرشاری را مسیحیان مومن از سراسرجهان به واتیکان واریز میکنند و این ثروت در اختیار روحانیان واتیکان و در راس آنها پاپ می باشد.
با مرور در اشتباهاتی که در ایران شده و ایجاد فشار و وحشت در بین مردم, شاهد فرار میلیونی سیاستمداران برجسته مان بودیم که میتوانستند خدمات بزرگی را در راه اداره کشور داشته باشند.شاهد فرار اقتصاد دانانی بودیم که میتوانستند رشد اقتصادی کشور را چندین برابر وضعیت کنونی کنند.
با بدست گرفتن اداره کشور بوسیله روحانیون و کنار گذاشتن سیاستمداران و اقتصاددانان حرفه ای ضربه بزرگی به ایران خورده که جبران آن به سالهای زیادی احتیاج دارد.
جبهه گیری در پشت دین و گفتن کلماتی رکیک مانند حرامزاده که اخیرا یک روحانی ینام دانشمند به سنیها که برادران دینی مسلمانان هستند و جمعیتی میلیاردی که حداقل بیش از 10 برابر شیعیان می باشد باعث انزوای بیشتر شیعیان خواهد شد.http://www.youtube.com/watch?v=H_eD95ZaXA4
جهانی کردن دین جز با مهربانی و عطوفت و جا گرفتن در قلب دینداران دیگر نیست.اگر چه آنها روشی غیر از شما انتخاب کرده اند, هدف پرستش خدای واحدی است که هم آنها و هم شما به او اعتقاد دارید.
جبهه گیری, انزوا, سیاست و اقتصاد را رها کرده و بجایش دین را در قلب دیگران گسترش دهید.
احترام گذاشتن به مردم و ارزش داشتن افکار آنها باعث گسترش دین خواهد شد.دستور آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی, شروع خوبی برای اثر گذاشتن در قلب آنها و خانواده و دوستان و طرفداران آنها میباشد که جمعییت بزرگی را در بر میگیرد.ورود و خروج بدون قید و شرط ایرانیان دور از وطن باعث سرازیر شدن ثروت عظیم آنها به ایران و سرمایه گذاری در بخشهای صنعتی و کشاورزی و غیره خواهد شد که موجب رشد اقتصاد کشور است.امروزه ثابت شده که وابستگی به غنایم طبیعی مانند نفت و غیره ثبات اقتصادی یک کشور را بهم خواهد زد و تنها راه نجات, فعال کردن چرخهای اقتصادی بوسیله صنعت و کشاورزی است.در نظر گرفتن بخشی از درآمد کارخانجات صنعتی و غیره و یا برداشت ثروت متعلق به مردم از بیت المال بعنوان سهم امام و غیره باعث نفرت از روحانیون خواهد شد.
بالا بردن سطح درآمد مردم باعث بگردش درآوردن سیل عظیم ثروتها در چرخهای اقتصادی خواهد شد.در کشورهای مسیحی شاهد اعانه های عظیم مالی به روحانیت هستیم و دینداران برای حفظ و جلای طبقه روحانیت بخش بزرگی از درآمد خود را با جان و دل در اختیار این بخش میگذارند.با براه انداختن مجتمع روحانیون که در راس آن قرار خواهید گرفت آینده شیعه و در نهایت دین را درخشان کنید
.به امید در نظر گرفتن متن این نامه و شنیدن سخنرانی انقلابی شما در همین روزها.
صالحی
این نامه را در فواصل یکماه, سه بار برای شما فرستاده و منتظر جواب بودم ولی بنظر میرسد که آنرا به شما نداده اند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر